نمایشگاه مادر و کودک
داریم میریم نمایشگاه!!!!
دیروز آماده شدیم و رفتیم نمایشگاه مادر و کودک!صبح بالاخره کالسکه منو آماده کردند،تا توی نمایشگاه راحت باشم ،اما باز هم منو توی آغوشی گذاشتند.
توی نمایشگاه من همه جا رو با دقت نگاه می کردم.
یک خرس مهربون هم اومده بود.
نمایشگاه خیلی شلوغ بود و با اون همه سرو صدا من کلافه شدم!
ودر اوج کلافگی...
.
.
.
نمایشگاه خوبی بودومن،تمام مدت، در همین حالت از جاذبه های نمایشگاه استفاده می کردم.
در ضمن یک آقای مهربون عکس منو کشید.
خیلی شبیه منه !اینطور نیست؟ مقایسه کنید!
خیلی خوش گذشت! فقط بعد از این خواستیم بریم نمایشگاه، امکانات بیشتری فراهم کنید که گردن من درد نگیره!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی