روروئک
و اما وقتی استعدادهای من در راه رفتن شکوفا شد و مامانم و یا بابام مجبور میشدند منو (با کمر خم شده خودشان) روزی ده بار دور خونه راه ببرند!به فکر استفاده از روروئک افتادن تا به نوعی از شر من راحت بشن
و اینگونه بود که...
خاله الهام به نظرت روروئکه آشنا نیست! اصلاً
من علاقه عجیبی به خوردن قسمت های مختلف این روروئک دارم و معمولاً تنها قسمتی که در دسترسم هست پشت پروانه روی روروئک است.
اگه روی سطح سرامیک باشم خیلی سریع راه میروم. به طوری که توی خانه خاله جانم مجبور شدند فرش آشپزخانه را جمع کنند تا من باسرعت هرچه تمام تر راه بروم و ذوق کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی