رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

رها

تولد دو سالگی

قشنگترین صدای زندگی،تپش قلب توست..   و صدای خنده هایت که در گوش زندگی میپیچد. لبخند تو خبرهای خوب می آورد خبر های شاد و دلم را روشن میکندکه... حالت خوب است حال تو که خوب باشد هوای زندگی خوب است صدای سرفه نمی آید و حال همه ما خوب است..     دوست داشتنت را دوست دارم.. دوست داشتنت جنس خوبی دارد.. نرم است و لطیف  مثل نرمه مخملی که حس خنکی را در دلت زنده میکند.. دوست داشتنت،لطیف است و نوید روزهای خوب می دهد دوست داشتنت را دوست دارم   بهت نگاه تو در روشنایی شمع و لبخند نیمه لبانت  بهارانه است.. و شروعی دوباره  در تاریک روشنای زندگی ...
13 تير 1394

به بهانه تولد دوسالگی

گاهی فکر میکنم ،همین تو چی بودی وسط زندگی ما سبز شدی؟ وقتهایی که خسته ای و خوابت می یاد وقتهایی که گریه می کنی و من کلافه ام کلافه از این روزهای بی درو پیکر خسته از همه لحظه هایی که هست و نیست   شبهایی که خوابت نمی بره و از سرو کول بابات بالا می ری... شبهایی که 10 بار منو از خواب بیدار میکنی و من اونقدر خسته ام که نشسته خوابم می برد و تو باز منو بیدار میکنی و... من خسته ام خسته از همه لحظه هایی که هست و نیست   چی شد که تو اومدی ....چرا اومدی...   وقتی مریض میشی و من تمام تلاشم و میکنم که تبت و پایین بیارم خوابهای آرامی که از من دور می شود... و من باز تلاش میکنم ... دست و پاهایت ر...
12 تير 1394

جشن تولد

رها عاشق تولد رفتنه.. و سال گذشته ما کلی جشن تولد رفتیم. رها دوست داره شمع فوت کنه  معمولا شمع تولد همه رو زودتر از صاحب تولد فوت میکنه تولد عمو عمار که امسال کنکور داره و حسابی گرفتاره.. ما کیک گرفتیم و غافلگیرش کردیم و نتیجه این شد که همه با لباس تو خونه ای توی عکسها هستن     یعنی من در حیرتم این شمعها چطوری هم می چرخند هم آهنگ میزنند..     این هم آدرینا خانم دوست داشتنی...     و باز هم تولد تولد...تولد یک سالگی آدرینا      البته درتمام مدت در حال چشیدن کیکی بود که خاله ماریا پخته بود..     ...
18 خرداد 1394

باغ پرندگان

در یک روز زیبای بهاری که ما به خاطر ماموریت مامان،به اصفهان رفتیم تصمیم گرفتیم که به باغ پرندگان برویم. خاله جانم و رسول و فاطمه و ساجده نیز همراهمان بودند. ساجده خانم به شدت از این موجودات دوست داشتنی وحشت دارد. کلا در تمام مدت در حال فرار کردن بود و من هم دلم میخواست بخوابم،اما از آنجاییکه برام خیلی جدید و جذاب بود،همه پرنگان را بادقت نگاه کردم. و سعی کردم صدای آنها را تقلید کنم...     یک پرنده بسیار زیبا به نام طاووس البته عکس فوق مدل بسته اش بود و این هم مدل بازش           باباجونم به شتر مر...
13 خرداد 1394

پایان سفر نوروزی

در ادامه سفر و در را برگشت از ارگ زیبای بم دیدن کردیم       و نخلستان های زیبای بم   و در ادامه از ارگ راین که شباهت زیادی به ارگ بم دارد         نوروز خوبی بود پر از هیجان و کشف جاهای تازه...         خوب بود... خوب باشید   ...
7 ارديبهشت 1394

نوروز 94 در ادامه

تمساح پوزه کوتاه یا گاندو   گواتر : نقطه صفر مرزی   و قایق سواری در اقیانوس...     یک دختر جنوبی...   و درخت زیبای چندین ساله یک جایی هم بود به نام بازار یک بار رفتیم اما چیز دیدنی نداشت..   زیبایی همه جا هست...     روزهاتون سرشار از زیبایی   ...
5 ارديبهشت 1394

نوروز 94

سفر ما به سمت چابهار ادامه دارد  ما از شهر های یزد و کرمان گذشتیم و یک شب در ایرانشهر ماندیم.   و این هم قلعه ناصری مورد جالبی که در مورد این قلعه می توان گفت این است که تمامی ساختمان های داخل این بنا به وسیله بولدوزر با خاک یکسان شده است.     روز بعد به سمت چابهار حرکت کردیم  البته در کنارک در نزدیکی چابهار اسکان گزیدیم(عجب جمله ثقیلی)   و از جمله دیدنیهای چابهار می توان به گل افشان اشاره کرد. که البته جای خیلی دیدنی هم نیست       و می توانید در صحرا شتر سواری کنید. و از دیگر دیدنیها  دریای زیبای جنوب   ...
3 ارديبهشت 1394

28 اسفند ماه(اولین روز مسافرت به جنوب)

ما تقریبا بامداد 28 اسفند ماه 93 از تهران به سمت یزد راه افتادیم.همسفران ما زودتر رفته بودند و در روستای زارچ در اطراف یزد در یک مدرسه اسکان داشتند. من تقریبا هیچ چیزی از فاصله تهران به یزد به یاد ندارم.چون همه راه را خواب بودم. وقتی به دوستانمان ملحق شدیم صبح بود. ما در آن مدرسه صبحانه خوردیم. و من با امیر و فرشته کوچولو توی حیاط توپ بازی کردم     برای نهار در باغ شاهزاده ماهان بودیم. باغ خیلی باصفایی هست و شباهت عجیبی به باغ فین کاشان دارد.   شاعر میگه بر لب جوی نشین و...         بعضی وقت ها هم بر لب گل نشین     ...
2 ارديبهشت 1394

نوروز 94

بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار   بهارتان مبارک  نوروز امسال ما دوباره ایران گردی کردیم و چون سفرناممون خیلی خیلی طولانیه در پست های بعدی به تفصیل به شرح ماوقع خواهیم پرداخت (عجب جمله سنگینی بود ) اما امیدوارم که سال شادی رو شروع کرده باشید و تا پایان سال همینطور شادی کنید           ...
18 فروردين 1394

یک روز خوب زمستانی

روز های خوب روزهایی هستند که ... روزهایی که حالت خوبه و حس خوبی داری... روزهایی که هوا خوبه و یک کمی سرد و دلت میخواد راه بری.. روزهایی که از خونه میای بیرون ولی جای خاصی هم نمی خوای بری... فقط میخوای روز خوبی داشته باشی. ما هم یه روز خوب داشتیم..یه روز که هوا خوب بود و  کمی سرد... کنار پارک اندیشه یک نمایشگاه صنایع دستی برگزار شده بود . نمایشگاه جالبی بود. اما خیلی سنتی و محلی نبود.مورد خیلی خوبی که داشت این بود که لواشک اشانتیون میدادن  و خوراکی های خوبی داشت. مثل آش و ساندویچ های محلی... و  آهنگ های سنتی که از طریق رادیو نمایشگاه پخش میشد، هیجان خوبی به فضا داده بود... و باز هم از همه مهمتر یک پارک خلوت...
24 اسفند 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها می باشد