بازگشت آقاجون و عزیز جون از حج
سوم آبان ساعت 19 قرار است که هواپیمای حامل حجاج در فرودگاه مشهد به زمین بنشیند.توی خونه آقاجون همه بچه ها و نوه ها جمع شدند.فقط خاله مرضیه و بابا جون من نیستند.
وقتی ما با عجله خودمان را به فرودگاه رساندیم مشاهده کردیم که جزء اولین افرادی هستیم که به فرودگاه رسیدیم.
این بود که بیشتر از یک ساعت معطل شدیم.خاله جونم و عمو مجید توی خونه موندند تا برای مهمانان شام درست کنند.
هوا خیلی سرد است و باد شدیدی می وزد.البته بیرون از سالن انتظار.وقتی من کلافه شدم و خیلی گریه کردم مامانم مجبور شد منو به سالن نمازخانه ببرد و بخواباند.جالب است که سالن نمازخانه یک کانکس است که وسیله گرمایشی ندارد.
آقاجون و عزیزجون حجتان مقبول باشد.
امسال مراسم ولیمه آقاجون و عزیز در جاجرم برگزار شد .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی