رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

رها

جشن تولد 3 سالگی

1395/4/31 10:37
نویسنده : راضیه
669 بازدید
اشتراک گذاری

سالهای خوب سالهایی است که آدم دوبار جشن تولد بگیره،البته که هر آدمی یکبار در سال بیشتر متولد نمیشه ،اما اگر اون آدم، رها باشه و عاشق تولد گرفتن و هر روز برای مامان و باباش متولد بشه، نتیجه این میشه که یه بار توی مهد کودک کنار دوستاش براش تولد میگیرن و یه بار خونه خاله زهرای مهربون و خانواده دوست داشتنی مامانش.

البته برای اولین باردر کنار خانواده مامانش، چون دوسال گذشته کنار خانواده مهربون بابا براش تولد میگرفتیم، اما امسال که خانواده مامان روزهایی رو میگذرونن که در غم از دست دادن عزیز به تلخی میگذره و مامان همیشه به دنبال راهی هست که بتونه اونا رو شاد کنه ، نتیجه این میشه که برای اولین بار یه تولد خیلی کوچولو در کنار خانواده مامان گرفتیم.

خلاصه اینکه درسته که هرروز که خورشید طلوع میکنه، برای ما تولد دوباره رهاست، که با خودش شادی و خوشبختی میاره، اما امسال ما تونستیم فقط دو بار برای رها تولد بگیریم.

 

دخترکوچولوی دوست داشتنی مامان و بابا

خیلی دوست داریم

تولدت هزاران بار مبارک

شادی و سلامتی تو آرزوی هرروزه ماست

 

 

تولد رها توی مهد کودک در کنار دیگر کوچولوهای تیرماهی برگزار شد. عمو موسیقی هم اومده بود و با خودش کلی شور و هیجان آورده بود. مامان سرکار بود و رها با خاله زهرای دوست داشتنی، تولدش رو در کنار دوستاش جشن گرفت.

یکی از بازی هایی که انجام دادند صندلی بازی ژاپنی بود، که بچه ها دور صندلی ها میچرخیدن و هر بار یک صندلی کم میشد و با پایان موسیقی باید همگی به سختی روی صندلی ها جا میشدند. اگر کسی روی صندلی جا نمیشد همه بچه ها باخته بودند. 

عشق بچه ها و شورو هیجانشون رو برای تولد خیلی درک نمیکنم،

اما همیشه سعی کردم همراه خوبی برای رها باشم تا جشن تولدهای به یاد ماندنی در خاطراتش ثبت بشه.

 

 

 

اما تولد دوم که توی خانه خاله زهرا برگزار شد و خانواده دوست داشتنی دایی رضا هم بودند،کلی شادی و هیجان داشت.

 

 

جوراب های قرمز بی ربط را امروز خود رها انتخاب کرده و خریده و من هرچقدر تلاش کردم که با جوراب رنگ دیگری عوض کنم نشد که نشد.

بچه ها از یک سنی، دیگر به پدرو مادر اجازه انتخاب لباس برای خودشان را نمیدهند، و من باز با رها همراهی میکنم. رها روی لباس پوشیدنش خیلی حساسه، چیزی رو که دوست نداشته باشه نمیپوشه، و اگر به لباسی علاقه داشته باشه تا وقتی لازم نشه عوضش نمیکنه.

عاشق دامن پوشیدنه

عاشق کفش های خوشکله

عاشق جورابای رنگ و وارنگه

خیلی هم خوش سلیقه است

اما معمولا مامانا به چیزای دیگه ای هم دقت میکنن مثل چرک تاب بودن لباس که معمولا رنگهای مورد علاقه بچه ها نیست. راحتی بچه ها توی لباس که برای مامانا مهمه و برای بچه ها نیست.

و رنگ صورتی ، که من از این رنگ متنفرم و باز هم متاسفانه رها عاشقه رنگ صورتیه

البته تنفر من از این رنگ به خاطر خود رنگ نیست، چراکه مسلما رنگ صورتی، رنگ زیبایی است ، تنفر من به خاطر نسبت دادن این رنگ به دخترهاست، و اینکه اکثر لوازم مربوط به دختر بچه ها توسط تولید کننده ها صورتی تولید میشه و این موضوع تنفر برانگیزه، اینهمه رنگای خوشکل

نارنجی،سبز،ابی،زرد،بنفش

به آدمها باید حق انتخاب داد...

بگذریم...

تولد رهای دوست داشتنی من 

 

 

 

 

 

واو ...من عاشق این عکسم

یعنی از ته دل و با تمام وجودش داره مثلا آرزو میکنهبوس

 

 

آخه کی با کیک 3 سالگی یه نفر دیگه آرزو میکنه؟چشمک

مواظب باش احسان جان که اگه آرزوهات با آرزوهای رها قاطی بشه به جای دانشگاه رفتن میری توی شهر بازی مسول تاب کودکان میشیقه قهه

 

 

 

 

و این هم تیم برگزاری و شرکت کننده در تولد

 

 

 پا به پای کودکی های رها باشید، فعلابای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها می باشد